آموزش

فواید زندگی تنهایی چیست؟

روانشناسی تنهایی

در این مقاله از سایت مشاوره باما به معایب و مزایای تنهایی زندگی کردن از نظر روانشناسی می پردازیم و دلایل احساس تنها بودن را مورد بررسی قرار می دهیم:

آیا شما جزء کسانی هستید که دوست دارید به تنهایی وقت بگذرانید؟ اگر چنین است، احتمالاً کسانی را می‌شناسید که به خاطر این موضوع شما را سرزنش می‌کنند، این افراد فکر می‌کنند چون شما کنار دیگران مضطرب شده و روابط خیلی مثبتی با افراد ندارید، تنها هستید. آن‌ها گمان می‌کنند شما منزوی و افسرده هستید.

مهارت های زندگی تنهایی

این طرز تفکر درباره کسانی که دوست دارند به تنهایی وقت بگذاردند رایج است؛ اما امروزه محققان روانشناسی در حال پی بردن به مزایای تنها بودن هستند. آن‌ها بر این باورند، گاهی اوقات تنها بودن برای افزایش خلاقیت، رشد فردی، آرامش درون، افزایش روحیه و گسترش معنویت فردی مفید است.

یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها برای اینکه بدانید آیا زندگی تنهایی برایتان خوب است یا به سلامت شما آسیب‌ می زند این است که بدانید آیا احساس تنهایی را خود انتخاب کرده‌اید یا خیر. اگر شما در تنهایی زندگی می‌کنید، چون خودتان می‌خواهید، پس احتمالاً تجربه‌ای که دارید به لحاظ روانشناسی سالم است؛ اما اگر تنها در خانه‌مانده‌اید و احساس تنهایی و سرخوردگی می‌کنید و واقعاً دلتان می‌خواهد در معاشرت با دیگران باشید، این قضیه صحیح نبوده و مشکل‌زاست.

با اینکه این راه تشخیص تنهایی مهم است، اما برخی محققین بر این باورند که این کافی نیست. حتی کسانی که خودشان  زندگی تنهایی را برمی‌گزینند، ممکن است برای کار خود دلایل مختلفی داشته باشند. برخی از دلایل برگزیدن زندگی تنهایی، نشان‌دهنده سلامت روان فرد است و برخی دیگر مشکل‌آفرین هستند و نشان می‌دهد یک جای کار می‌لنگد.

علاقه به تنهایی نشانه چیست

دو دانشمند علوم اجتماعی به نام‌های توماس ویرجنیا و مارگریت آزمیتا پیش‌بینی‌های خود را درزمینهٔ اهمیت دلایل مختلف  زندگی تنهایی به آزمایش گذاشته و در سال 2019 در مجله سلامت روان نتایج آن را منتشر کردند. آن‌ها به بررسی انگیزه افراد برای تنها بودن پرداخته و آن را بر روی 176 نوجوان (دانش آموزان دبیرستانی با میانگین سنی 16) و 258 بزرگسال جوان (دانشجویان دانشگاه با رده‌ی سنی 18 تا 25 سال) پیاده‌سازی کردند.

در مقیاس انگیزه برای تنها بودن، شرکت‌کنندگان در ابتدا باید این جمله را تکمیل کنند: ” وقتی من تنهایی زندگی می کنم، این کار را می‌کنم زیرا…” و بعد ۱۴ دلیلی که در این مقیاس قرار دارند را بر اساس اهمیت مرتب کنند. در اینجا برای نشان دادن تفاوتشان آن‌ها را به‌صورت تفکیک‌شده آورده‌ایم:

فواید زندگی تنهایی

  • از سکوت لذت می‌برم.
  • می‌توانم به فعالیت‌هایی که واقعاً علاقه دارم بپردازم.
  • حریم خصوصی برایم مهم است.
  • زندگی تنهایی کمک می‌کند با احساساتم نزدیکی بیشتری داشته باشم.
  • تنها بودن درزمینهٔ معنویت به من کمک می‌کند.

معایب تنها زندگی کردن

  • وقتی با دیگران هستم احساس اضطراب می‌کنم.
  • وقتی با دیگران هستم حس می‌کنم از من خوششان نمی‌آید.
  • نمی‌توانم کنار دیگران خودم باشم.
  • از چیزهایی که در حضور دیگران می‌گویم یا کارهایی که در حضورشان انجام می‌دهم بعداً پشیمان می‌شوم.

برای اینکه مشخص شود آیا دلایل منفی برای تنها بودن واقعاً مرتبط با تجربیات منفی یا مشکلاتی در فرد است، محققین از مقیاس و معیارهای مرتبطی همچون موارد زیر استفاده کردند:

  • احساس تنهایی (مثلاً: احساس طرد شدن می‌کنم)
  • افسردگی (مثلاً: در هفته گذشته حس کردم که حتی با کمک دوستان و خانواده هم نمی‌توانم غم و غصه را از خود دور کنم)
  • اضطراب اجتماعی مثلاً: تجربه ترس یا اضطراب حین صحبت با افراد ناآشنا.

مقیاس و معیارهای مرتبط با تجربیات مثبت تنهایی هم گنجانده‌شده بود. نظرسنجی که از بزرگ‌سالان جوان انجام شد، تمام موارد زیر را در برداشت، حال‌آنکه پرسشنامه نوجوانان تنها شامل برخی از آن‌ها می‌شد.

  • رشد شخصی (مثلاً: حس می‌کنم که در طی زمان به‌عنوان یک شخص پیشرفت داشته‌ام)
  • پذیرش خود (مثلاً: من از بیشتر جنبه‌های شخصیتی‌ام خوشم می‌آید)
  • روابط مثبت با دیگران (مثلاً: به نظر اکثر افراد، من دوست‌داشتنی و بامحبت هستم)
  • هویت (مثلاً: من دقیقاً می‌دانم به چه چیزی می‌خواهم تبدیل شوم)
  • استقلال (مثلاً: اینکه خودم از خودم راضی باشم برایم مهم‌تر از تائید دیگران است)
  • مدیریت (مثلاً: من کارم در مدیریت مسئولیت‌های زیادی که در زندگی روزمره دارم خوب است)
  • هدف (مثلاً: من از برنامه ریزی برای آینده و تلاش برای محقق کردن آن لذت می‌برم)

افسردگی و علاقه به تنهایی

تنها کسانی که به دلایل منفی تنها بودند احساس انزوا، اضطراب و افسردگی می‌کردند. همان‌طور که محققین پیش‌بینی کرده بودند، نتایج برای کسانی که به دلایل مثبت، زندگی تنهایی را انتخاب کرده بودند نسبت به کسانی که به دلایل منفی تنهایی را برگزیدند متفاوت بود.

افرادی که به دلایل مثبت تنها هستند شرایطی دارند که تقریباً به‌طور کامل مثبت یا خنثی است. هم در نوجوانان و هم در بزرگ‌سالان، تنهایی زندگی کردن به دلایل مثبت، هیچ ربطی به انزوا نداشت.

همبستگی میان انزوا و تمایل به زندگی تنهایی به دلایل مثبت نزدیک به صفر بود. برای نوجوانانی که تازه به بزرگسالی رسیده بودند، زندگی در تنهایی به دلایل مثبت، هیچ ارتباطی با اضطراب اجتماعی یا علائم افسردگی نداشت.

در پرسشنامه مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان قرار داده نشده بود. تنها یک یافته منفی در مورد نوجوانانی که تنهایی را به دلایل مثبت انتخاب کرده بودند وجود داشت. احتمال افسردگی آن‌ها اندکی بیشتر بود.

محققان گمان می‌کنند، روحیه ضعیف ممکن است باعث شود نوجوانان بخواهند تنها باشند تا بتوانند ارزیابی دقیقی از افکار و احساسات خود داشته باشند. آن‌ها با اشاره به دیگر تحقیقات عنوان کردند که با گذر زمان شاید روحیه ضعیف و بی انگیزگی، نوجوانان را ترغیب کند تا مدتی را به تنهایی بگذراند و از این زمان به نحوی کارآمد برای تنظیم خلق‌وخوی خود استفاده کند.

در مورد بزرگ‌سالان، تنها بودن به دلایل مثبت را به تجربیات روانشناسی مثبت مرتبط دانسته‌اند. این افراد خود را بیشتر قبول داشته و در طی زمان به رشد بیشتری رسیده بودند.(مقیاس‌های پذیرش خود و رشد شخصی در پرسشنامه‌ی نوجوانان گنجانده نشده بود)

افرادی که به دلایل منفی تنها هستند، وضعیت نگران‌کننده‌تری دارند. نتایج هم برای نوجوانان و هم برای بزرگ‌سالانی که به دلایل مختلفی زندگی تنهایی را برگزیده بودند نگران‌کننده بود. احتمال تجربه انزوا و افسردگی در این افراد بیشتر بود. بزرگ‌سالان جوانی که سؤالات مربوط به اضطراب اجتماعی جواب دادند، به لحاظ اجتماعی نیز مضطرب بودند.

همچنین، افرادی که به دلایل منفی تنها بودند، به نظر نمی‌رسید که از دیگر تجربیات مثبت زندگی نیز برخوردار باشند. احتمال اینکه روابط مثبتی با دیگران داشته یا به‌وضوح بدانند در آینده چه کسی می‌خواهند باشند در آن‌ها کمتر بود. نمره آن‌ها درزمینهٔ استقلال نیز پایین بود. فقط از بزرگ‌سالان جوان در مورد پذیرش خود، رشد شخصی، مدیریت یا هدف از زندگی سؤال شد. کسانی که به دلایل منفی تنهایی را برگزیده بودند در تمام این تجربیات مثبت که به آن‌ها اشاره کردیم نمره پایین‌تری گرفتند.

علت احساس تنهایی

فواید زندگی تنهایی

در این تحقیقات مقیاس برونگرایی نیز اعمال شده بود. هم در مورد نوجوانان و هم در مورد بزرگ‌سالان جوان، تنهایی وقت گذراندن به دلایل مثبت هیچ ارتباطی با برونگرایی نداشت. کسانی که از تنها بودن انگیزه ذاتی و درونی داشتند از کسانی درزمینهٔ دلایل مثبت نمره کمی گرفته بودند برونگراتر نبودند؛ اما این مسئله در مورد دلایل منفی فرق داشت. هم نوجوانان و هم بزرگ‌سالانی که به دلایل منفی تنها بودند، احتمال برونگرا بودنشان نیز بسیار پایین بود.

درنهایت، تمایل به زندگی تنهایی به دلایل مثبت به‌طور کامل جدا از تمایل به تنهایی وقت گذراندن به دلایل منفی نبود. همبستگی اندکی میان این دو وجود داشت. بعضی افراد می‌خواهند به هر دودسته‌ی این دلایل تنها باشند.

نتیجه‌گیری: هر دو دیدگاه زندگی تنهایی ممکن است حقیقت داشته باشند

اول‌ازهمه، توجه داشته باشید که این تحقیق از جنبه همبستگی به موضوع پرداخته بود و مثلاً به ما نشان نمی‌داد آیا افسردگی باعث می‌شود افراد بخواهند به دلایل منفی تنها باشند یا برعکس. یا اینکه آیا عوامل دیگری باعث افسردگی افراد شده و موجب می‌شوند تا افراد به تنها بودن به دلایل منفی تمایل پیدا کنند یا خیر.

افسردگی و علاقه به تنهایی

با در نظر داشتن این مسئله، نتایج نشان می‌دهد، چرا دیگران معمولاً نگران کسانی هستند که مدت زیادی را به تنهایی می‌گذرانند. افرادی که در جست‌وجوی زندگی تنهایی هستند شاید واقعاً احساس انزوا، اضطراب و افسردگی کرده و حس کنند دیگران از آن‌ها خوششان نمی‌آید یا اینکه حس کنند همیشه حرف‌هایی اشتباه می‌زنند یا در کنار دیگران نمی‌توانند خودشان باشند.

این یافته‌ها همچنین نشان می‌دهد، اصلاً لازم نیست برای بعضی از افرادی که تنهایی را برمی‌گزینند احساس نگرانی کرد. افرادی که به دلایل مثبت علاقه‌مند به تنها بودن هستند (از سکوت و حریم خصوصی لذت می‌برند، با احساساتشان ارتباط برقرار می‌کنند، کارهایی که دوست دارند را انجام می‌دهند) در معرض ریسک انزوا یا اضطراب قرار ندارند. بزرگ‌سالان جوان از این بابت اصلاً در معرض خطر ابتلا به افسردگی نیستند. به عبارتی، افرادی که تنهایی را به دلایل مثبت برمی‌گزینند به‌احتمال‌زیاد از تجربیات خوبی در این زمینه همچون خودپذیری و رشد فردی بیشتر لذت می‌برند.

حس تنهایی چه خطراتی دارد؟

تحقیقات نشان داده اند که افراد ممکن است از تنهایی بمیرند. مشخص شده است که همانقدر که افراد ممکن است شما را دیوانه کنند، انزوای اجتماعی برای سلامت روان شما به اندازه سیگار کشیدن، چاقی و حتی مصرف الکل مضر است.

افرادی که تقویم اجتماعی خالی دارند، به جایی دعوت نمی شوند یا نمی روند و در کل زمان خالی زیادی دارند، زندگی خود را در معرض خطر قرار داده اند.

مهمترین مشکل تنهایی، واکنش ما به افسردگی است. تصور می کنیم با دوری از جمع احساس راحتی بیشتری می کنیم. اما در عوض چه کاری انجام می دهیم؟ به خوراکی ها و عادت های ناسالم رو می آوریم.

پناه بردن به شبکه های اجتماعی:

از آنجا که با استفاده از شبکه های اجتماعی فرد می تواند در هر کجا و هر زمان با افراد در ارتباط باشد، با تصور داشتن ارتباط واقعی با افراد به حس امنیت می رسیم، اما در واقع این طور نیست. در حقیقت، ما تنهاتر از قبل شده ایم و این ما را تنهاتر از قبل می کند.

شما می توانید ساعت ها با فردی در پیامرسان ها حرف بزنید، اما وقتی به یک آغوش گرم نیاز دارید چه اتفاقی می افتد؟ اندورفینی که در یک ارتباط واقعی آزاد می شد، در لمس سرد و بی روح کیبورد اتفاق نمی افتد.

در حالی که اغلب ما گاهی دچار حس تنهایی می شویم، این تنهایی طولانی مدت است که ما را می کشد. حس تنهایی مفرط باعث ابتلا به افسردگی و اضطراب می شود که با خود ده ها عوارض دیگر نیز به همراه می آورند.

بیماری علاقه به تنهایی

بودن در کنار جمع همیشه پاسخ حس تنهایی نیست. افراد می توانند در جمع یا وقتی در خانه ای با خانواده ای بزرگ زندگی می کنند احساس تنهایی کنند، حتی بدتر و بیشتر. کلید رفع تنهایی، صرف زمان با افرادی است که با آنها پیوند قلبی برقرار کرده اید و علایق مشترکی با شما دارند.

اگر به چیزی علاقه دارید، مانند هنر یا موسیقی که اطرافیان شما چیزی از آن سر در نمی آورند، حس تنهایی می کنید زیرا نمی توانید با کسی در این مورد حرف بزنید یا اگر هم حرف بزنید، افراد ارتباط مناسب را با آن برقرار نمی کنند.

تنهایی و پیری:

تنهایی برای افراد مسن خطرناک است، و این به خصوص با افزایش سن تشدید می شود. نتیجه یک تحقیق نشان می دهد از هر ۳ فرد بالای ۴۵ سال یک نفر احساس تنهایی مزمن می کند. تنها ده سال قبل این رقم بسیار پایین تر بود، و یک به ازای هر پنج نفر بود.

افزایش سن با کاهش توانایی همراه است و فرد نمی تواند مسافرت ها جاده ای یا پروازهای هوایی طولانی مدت را تحمل کند. این باعث می شود که زمان کمتری را با خانواده خود صرف کند و در خانه بماند. ناتوانی در ملاقات با فرزندان و نوه ها مطمئنا باعث تشدید حس تنهایی می شود.

زنان تنهاتر از مردان هستند و رنگین پوست ها بیشتر از سفیدپوست ها احساس تنهایی می کنند. افرادی که از تحصیلات و شغل برخوردارند نیز از افراد بی سواد و بیکار یا بازنشسته کمتر احساس تنهایی می کنند.

چطور دوستیابی کنیم؟

آیا دچار حس تنهایی مزمن هستید و نمی دانید چطور از آن خلاص شوید؟ آیا دائما بین ایده بیرون رفتن و خانه ماندن گیر کرده اید، در حالی که می دانید اولی بهتر است؟ شما به کمک و راهنمایی یک مشاور برای داشتن یک زندگی سالم تر و شادتر نیاز دارید.

دیدن معایب و نواقص شخصیتی دیگران یکی از علل دوری از جمع و عدم تمایل به دوست یابی است. فراموش نکنید که هر کسی علاوه بر نقاط ضعف، دارای نقاط قوت شخصیتی نیز هست. سعی کنید در اطرافیان خود به دنبال ویژگی های برجسته شخصیتی باشید. این باعث می شود به آنها علاقه مند شوید و ارتباط گرفتن با دیگران برای شما ساده تر شود.

نشانه های احساس تنهایی

برای دیگران خوشبختی و سعادت بخواهید و به دیگران کمک کنید:

رفتار خوبی با اطرافیان و همسایه های خود داشته باشید. به آنها لبخند بزنید و به گرمی حرف بزنید. آنها را در دعاهای خیر خود فراموش نکنید و اگر نیاز به کمک دارند به آنها کمک کنید. به تدریج، خیرخواهی شما باعث شکل گیری شبکه ارتباطی جدیدی می شود.

فعالیت کنید:

یک جا نشینی بدترین کاری است که در مواقع تنهایی می توانید انجام دهید. نشستن در خانه و بیکاری باعث می شود که مدام به تنها بودن فکر کنید. در عوض، از خانه بیرون بزنید و پیاده روی کنید. در خانه برقصید، مدیتیشن کنید. به باشگاه بروید و یوگا کنید. تمام این فعالیت ها به رفع تنهایی در شما کمک می کنند.

داوطلب شوید:

دوست یابی در سنین بزرگسالی کار سختی است. از سوی دیگر دقیقا در همین دوره سنی است که حس تنهایی بیشتر از همیشه زهردار می شود. یکی از راه های رفع حس تنهایی، ایجاد احساس مفید بودن در خود و پیوستن به انجمن های خیریه و کمک رسانی به نیازمندان است. جمعیت های زیادی با محور فعالیت های مختلفی وجود دارند که می توانید از بین آنها گروه هدف مورد علاقه خود را انتخاب کنید و شروع به فعالیت کنید. با این کار با افرادی آشنا می شوید که با شما همفکر و هم عقیده هستند.

پیش قدم شوید:

دوست یابی در دوران کودکی را به یاد دارید؟ همیشه به کودکی هم سن و سال خود نزدیک می شدید و از او می خواستید با شما دوست شود. دوست یابی به همین سادگی شیوه های دوران کودکی است. برای غلبه بر حس تنهایی منتظر پیشنهاد دیگران نباشید. در جمع ها به دیگران نزدیک شوید و گفتگو را شروع کنید.

از مشاور کمک بگیرید:

اگر اکثر مواقع، حتی در جمع  و بین دوستان، احساس تنهایی دارید، ممکن است نشانه جدی افسردگی یا اضطراب اجتماعی باشد. در این صورت، مداخله برای درمان ضروری است. گاهی اوقات تنهایی، نتیجه اضطراب اجتماعی، خجالت، یا نداشتن مهارت برای هدایت شرایط اجتماعی است. درمان فردی یا طی کردن یک روند مشابه که به درک ریشه های مشکل کمک کند می تواند بسیار مفید باشد. ما تلاش می کنیم با ارائه مشاوره آنلاین به شما در این زمینه کمک کنیم.

درمان تنهایی در روانشناسی به عنوان یکی از ناراحتی های مرتبط با بیماری‌افسردگی مطرح می‌شود. شاید برای تان عجیب باشد، اما رنج ناشی از احساس تنهایی در همه ما انسان ها مشترک است. بله همه ما تنها به این دنیا آمده‌ایم و روزی هم به تنهایی از این دنیا خواهیم رفت! اما همه رنج ما در این نیست چرا که در مسیر تجربه های زیادی خواهیم کرد روزهای شاد و روزهای سخت همه و همه نقش زندگی ما را می‌کشند. پس این که شما به این نقش ها چطور بنگرید کاملا به زاویه دیدتان بستگی دارد. گاه بازتابی از تنهایی و گاه بازتابی از شادی را نمایان می‌شود. متخصصین به شما کمک می کنند تا برای درمان تنهایی که با وجود ما عجین شده راهکارهای موثری به کار ببرید.

درمان تنهایی

عوارض تنهایی مردان

احساس تنهایی مفرط در زندگی می‌تواند ریسک ابتلا به انواع اختلالات روانشناختی را افزایش دهد چراکه برخورداری از حمایت اجتماعی از جانب دوستان و نزدیکان یکی از عوامل بسیار مهم در زمینه ارتقای سلامت روان است. افرادی که برای مدت طولانی دچار احساس تنهایی هستند و یا گوشه گیری را ترجیح می‌دهند بیش از سایرین احتمال دارد که با اختلالاتی نظیر افسردگی اساسی و انواع مشکلات اضطرابی مواجه شوند. از همین رو بسیار اهمیت دارد که برای بهبود این موضوع تلاش کنید و در صورت نیاز از یک متخصص برای درمان آن کمک بگیرید.

درمان تنهایی با توجه به علل احساس تنهایی مفرط

قبل از اینکه بخواهید احساس تنهایی مفرط را در خود از بین ببرید و این موضوع را درمان کنید لازم است که علل و عواملی که منجر به بروز این مشکل در شما می‌شوند را بهتر بشناسید. این کار کمک می‌کند تا مسیر مناسبی را برای درمان انتخاب کرده و از پرداختن به اقدامات غلط خودداری نمایید. ما در ادامه به چند مورد از مهم ترین دلایل انزوا و تنهایی بیش از حد در افراد اشاره کرده‌ایم.

1- نداشتن مهارت‌های ارتباطی قوی

برخی افراد نمی‌توانند در جمع عملکرد خوبی داشته باشند آن‌ها به دلایلی نظیر نداشتن مهارت‌های ارتباطی قوی یا احساس اضطراب و نگرانی در مورد قضاوت اطرافیان ترجیح می‌دهند از حضور در محافل عمومی و سایر جمع‌ها اجتناب کنند. همین مسئله باعث می‌شود که از فرصت کافی برای آشنایی با افراد جدید برخوردار نباشند و به مرور زمان نتوانند روابط دوستانه عمیقی را تشکیل دهند. در این شرایط طبیعی است که افراد بیشتر احساس تنهایی می‌کنند و ممکن است به خاطر این موضوع خود را سرزنش نمایند.

2- دچار بودن به افسردگی

یکی از اصلی‌ترین و بارزترین علائم افسردگی از دست دادن علاقه و اشتیاق نسبت به انواع فعالیت‌هایی است که قبلا برای فرد لذت بخش بوده‌اند. از همین رو تمایل به گوشه گیری، انزوا و در نهایت احساس تنهایی مفرط می‌تواند نشان دهنده ابتلای فرد به افسردگی باشد. در این شرایط علاوه بر این مشکل، علائم دیگری نظیر خلق غمگین، بروز مشکلاتی در اشتها، ابتلا به اختلالات خواب، مشکلات تمرکز، احساس گناه و اعتقاد به پوچی زندگی، افکار مرگ و تمایل به خودکشی نیز ممکن است مشاهده شوند. در این شرایط درمان افسردگی می‌تواند به بهبود احساس تنهایی نیز کمک کننده باشد.

3- از دست دادن عزیزان

از دست دادن عزیزان چه به واسطه مرگ چه به واسطه مسائلی نظیر اختلافات بین فردی و شکست عاطفی می‌تواند منجر به اختلالات سازگاری در افراد شود. در واقع ممکن است افراد نتوانند به سادگی با شرایط جدید زندگی خود سازگار شده و با آن کنار بیایند. همین مسئله بر توانایی آن‌ها برای ایجاد روابط جدید تاثیر می‌گذارد و باعث تجربه احساس تنهایی مفرط می‌شود. در صورت درمان نشدن مشکلات سازگاری ممکن است که سوگ طولانی مدت منجر به تجربه افسردگی و سایر اختلالات روانشناختی نظیر اختلالات اضطرابی شود.

4- داشتن افکار منفی در مورد خود

نداشتن برداشت درست از خود باعث می‌شود که انسان حتی با وجود حضور سایر افراد در زندگی به دلیل سرزنش گری و قضاوت در مورد خود دائما از درون احساس تنهایی کند و نتواند به خوبی از دنیای پیرامون لذت ببرد. به همین خاطر است که افراد با اعتماد به نفس پایین یا مبتلایان به افسردگی بیش از سایر افراد احساس تنهایی می‌کنند و از نظر عملکرد ارتباطی همواره با احساس نارضایتی و ناکامی مواجه هستند.

درمان تنهایی با چند توصیه روانشناسی

افرادی که تنهایی را ترجیح میدهند

تنهایی یکی از رنج‌های وجودی مشترک میان همه انسان‌ها به خصوص انسان‌های مدرن است. در واقع با پیشرفته شدن جوامع و گسترش فضاهای مجازی با وجود پیوند خوردن فرهنگ‌ها و مردمان نقاط مختلف دنیا، بسیاری از روابط نزدیک و عمیق جای خود را به روابط سطحی و شکننده داده‌اند. همچنین افراد با تجربه مشکلات و دغدغه‌های زندگی دچار افسردگی می‌شوند و احساس تنهایی بیشتری دارند. از همین‌رو درمانگران وجودگرا بر این باورند که احساس تنهایی مفرط یکی از رنج‌های مشترک انسان‌های امروزی است. برای غلبه بر این رنج راهکارهای مختلفی پیشنهاد می‌شود. ما در ادامه به چند مورد از آن‌ها اشاره کرده‌ایم.

1- تمرین شفقت با خود

یکی از دلایلی که باعث می‌شود همواره از درون احساس تنهایی کنید نداشتن احساس مهربانی و شفقت با خود است. در حقیقت وجود یک خودِ انتقادگر در درون شما باعث می‌شود که همواره در تقابل با خویشتن باشید و نوعی تنهایی عمیق را احساس نمایید. برای تمرین شفقت با خود تلاش کنید به گفت و گوهای درونی‌تان بیشتر دقت کرده و افکار و جمله‌های خودسرزنش‌گری که در طول روز به خود می‌گویید را محدود کنید. همین موضوع به شما کمک می‌کند تا در طول روز احساس ناکامی کمتری داشته باشید و خود به خود میزان تنهایی کمتری را نیز احساس کنید. در نظر داشته باشید که قبل از هرکس خودتان باید به خود کمک کنید.

2- تمرکز بر ارتباطات واقعی و عمیق

یکی از دلایلی که امروزه باعث احساس تنهایی در بسیاری از انسان‌ها شده است فعالیت بیش از حد در شبکه‌های اجتماعی است. در واقع بسیاری از افراد با وجود اینکه در شبکه‌هایی نظیر اینستاگرام دوست‌هایی زیادی دارند در دنیای واقعی تا حد بسیاری تنها هستند و اگر جایی با مشکلی مواجه شوند نمی‌دانند که باید آن را با چه کسی در میان بگذارند. از همین رو بسیار اهمیت دارد که به روابط نزدیک خود در دنیای واقعی اهمیت داده و تمام وجود خود را صرف فضای مجازی نکنید.

در همین راستا با افراد مختلف معاشرت کنید و از میان آن‌ها افرادی را به عنوان دوست نزدیک انتخاب کنید که بتوانند جنبه‌های مثبت و منفی وجود شما را بپذیرند و بدون داشتن نگاهی قضاوتگر در کنار شما بمانند. هرچقدر نیروی کم‌تری برای یافتن این انسان‌ها در زندگی خود صرف کنید فرصت کم‌تری برای یافتن روابط دوستانه عمیق و ناب در زندگی خواهید داشت.

3- پرورش احساس شگفتی در خود

سعی کنید در جهان پیرامون خود بیشتر دقت کنید و خود را به عنوان جزئی از یک کل عظیم در نظر بگیرید. این کار به شما کمک می‌کند تا احساس عظمت، شکوه و شگفتی بیشتری را تجربه نمایید و کم‌تر دچار احساس تنهایی، پوچی یا بی‌ارزشی شوید چرا که در حقیقت شما معنای وجود خود را در کنار سایر اجزای طبیعت می‌سنجید و به نوعی در عظمت هستی غرق می‌شوید. قرار دادان خود در معرض مناظر طبیعی از جمله راهکارهایی است که به شما کمک می‌کند احساس شگفتی بیشتری در زندگی داشته باشید و تنهایی کم‌تری را احساس نمایید.

4- تمرین مهارت‌های ذهن آگاهی

روانشناسان به خصوص آن‌هایی که با رویکرد شناختی و رفتاری به درمان مراجعان خود می‌پردازند بر این باورند که افکار ما منشا تمامی احساسات و رفتارهای مثبت و منفی در ما هستند. در حقیقت بسیاری از هیجانات ناخوشایند یا الگوهای رفتاری غلط از سبک‌های فکری نادرست و تحریف‌های اطلاعاتی نشات می‌گیرند. یکی از روش‌هایی که امروزه برای مدیریت افکار در نظر گرفته می‌شود استفاده از فنون ذهن آگاهی است.

ذهن آگاهی به شما کمک می‌کند تا به طور کامل تجربه حضور در لحظه را لمس نمایید و در افکار منفی خود نظیر احساس تنهایی و درماندگی غرق نشوید. برای آشنایی بیشتر با فنون ذهن آگاهی بهتر است از جلسات مشاوره رواندرمانی با یک روانشناس کمک بگیرید. همچنین مطالعه کتاب‌های خودیاری که در این زمینه نگاشته شده‌اند نیز می‌توانند تا حدی در این زمینه به شما یاری برسانند.

5- صرف وقت و انرژی برای علایق و سلایق خود

کمی زندگی روزمره‌تان را مورد بازنگری قرار دهید و از خود بپرسید چقدر برای فعالیت‌هایی که به آن‌ها علاقه دارید وقت و انرژی صرف می‌کنید. گاهی اوقات بیش از همه این شما هستید که خودتان را تنها گذاشته‌اید! زمانی که بتوانید خودتان را پیدا کنید و لذت بیشتری از زندگی ببرید در ارتباط با دیگران نیز احساس بهتری را تجربه خواهید کرد. درنتیجه تمام احساسات خوب در زندگی‌تان را به حضور دیگران پیوند نزنید. حتی اگر کسی در زندگی‌تان حضور نداشت برای وجود خود ارزش قائل شوید و رویاهایتان را دنبال کنید.

6- بپذیرید که تنهایی احساسی طبیعی است

بیش از 40 درصد انسان ها در دوره ای از زندگی احساس تنهایی می‌کنند. شاید این رقم کم به نظر برسد اما خوب است بدانید که غیر از شما میلیون ها نفر دیگر همزمان با شما احساس تنهایی دارند. همین که بدانید این حس فقط برای شما نیست کمک می کند تا بهتر بتوانید بر آن غلبه کنید. از طرفی میلیون ها نفر نیز هستند که توانسته اند با این احساس خود مقابله کنند. پس شما هم توانایی مبارزه را دارید.

روش‌های غلط برای درمان تنهایی

تست روانشناسی تنهایی

برخی افراد هنگامی که احساس تنهایی می‌کنند آنقدر در احساسات منفی خود غرق می‌شوند که توانایی پیدا کردن راه حل‌های سالم را از دست می‌دهند. همین امر باعث می‌شود که برای رهایی از احساسات منفی خود به راهکارهای زودگذر و آسیب رسان روی می‌آورند. از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

– درگیر کردن خود در روابط زودگذر بدون در نظر گرفتن فاکتورهای شناختی و عقلانی

– مصرف سیگار، مشروب یا مواد مخدر برای رهایی زودگذر از احساسات و هیجانات منفی

– منزوی‌تر کردن خود و سرزنش‌گری مفرط به خاطر تنهایی و در نتیجه محروم ماندن از روابط نزدیک

– فعالیت بیش از حد در فضای مجازی و پنهان کردن احساسات خود پشت روابط غیر واقعی

سخن آخر درباره درمان تنهایی

همان‌طور که گفته شد گاهی اوقات احساس تنهایی آنقدر شدید است که فرد کمتر می‌تواند به راهکارهای سالم بیاندیشد و آن‌ها را در زندگی خود پیاده کند. در این شرایط لازم است که علاوه بر اقدامات خودیاری از یک متخصص در حیطه سلامت روان از جمله روانشناس برای ارزیابی شرایط روانی خود کمک بگیرید و در جلسات رواندرمانی برای بهبود هیجانات منفی و دست یافتن به مهارت‌های اجتماعی بیشتر استفاده کنید. درمانگر با آموزش مهارت‌هایی نظیر جرات مندی، کنترل عواطف منفی و پرورش ذهنیت متمرکز بر حل مسئله به شما کمک می‌کند تا بتوانید این مشکل را به مرور حل نمایید و موانع پیش روی خود را با دقت بشناسید. همچنین از آنجایی که عمده‌ترین دلیل احساس تنهایی افسردگی است بهره بردن از مشاوره افسردگی نیز می‌تواند کمک کننده باشد.

حتما مقاله های زیر هم بخوانید بسیار کاربردی می باشد

چگونه با تنهایی خود حال کنیم

چطور با تنهایی کنار بیام

منبع

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا